برای شرکتها ورود کردن به حوزه IoT از مقوله شعار گذشته است. با وجود حجم عظیم داده ای که بین دستگاههای متصل در جریان است، برای بقای در این رقابت، موضوع حیاتی برای شرکتها به کار بستن استراتژی موثر در حوزه IoT است. بر کسی پوشیده نیست که شرکتهایی که این تکنولوژی را اتخاذ کردند برای بقای بسیاری از پروژه هایشان و از بین نرفتن آنها در حال جنگند.
طبق آماری که از تحقیقات شرکت Cisco به دست آمده بیش از ۷۵ درصد از کل پروژه های IoT در حال شکست است. اساساً این شکست به این دلیل است که این پروژه ها هرکدام برای حل مشکلات خاص طراحی شده اند. براساس پیشبینی Gartner تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۶۵ درصد شرکتها به دنبال محصولات IoT هستند ولی اساساً تلاششان را که در این کسب و کار بسیار پرشتاب آغاز کردند، پس از یک دوره کوتاه متوقف می کنند.
بکار بستن IoT بیشتر شبیه یک ماراتن است تا دو سرعت. کسب و کارها برای این رقابت پیش رو باید تمرین کنند، و برای رسیدن به خط پایان تکنیکها و مراحل را یاد بگیرند. در ابتدا تلاش برای اتصال همه چیز برای پیش برد پروژه های درحال شکست اجتناب ناپذیر است. بنابراین شرکتها برای پیشبرد و رقابت IoT چه باید بکنند؟
سه اصل اساسی وجود دارد که کسب و کارها برای اطمینان از موفقیت خود در پروژه های IoT باید اتخاذ کنند. اکثر سازمانها که در رویارویی با مانع اول شکست می خورند به این دلیل است که برای یک پروژه بلند مدت یک دیدگاه تک مرحله ای را پیش می گیرند. تمرکز آنها برروی رسیدن به بقای آن راهحلی است که پیش بینی کرده اند. در جایی که می توانند پس از شکست ، شروع مجدد بر اساس دستاوردهای شکست را پیش رو خود قرار دهند اما آنها عمدتا در تشخیص اینکه این روند خود بخشی از پیروزی است دچار اشتباه می شوند. IoT دائماً در حال تکامل یافتن است. همانطور که سازمانها داده ها و دیدگاههای بیشتری را جمع آوری می کنند، اغلب متوجه می شوند که استراتژی با توجه به نیازهای کسب و کار باید تغییر کند.
- گام اول: شروعی در ابعاد کوچک و سریع
تعداد زیادی از شرکتها در تلاشند تا میانبری پیدا کنند و بتوانند در کمترین زمان ممکن به خط پایان این مسابقه برسند. آنها برای دستیابی به زمان واقعی پیشبینی شده تلاش می کنند، در حالی که از آماده سازی و مراحل لازم اجتناب می شود که البته کاملا بدیهی است، اما برای زمان شروع و فهم بهتر از محیط خودشان باید شروع کنند. این شروع باید به عنوان یک تمرین آموزشی مبتنی بر داده ها باشد تا اطلاعات تاریخی را که شما در حال حاضر به آن دسترسی دارید درک و تجزیه و تحلیل کنید. این موضوع برای اینکه بتوان یک کار عملیاتی انجام داد مورد نیاز است.
شرکت Gardner Denver Air Compressors را می توان به عنوان یک مثال خوب در این مورد معرفی کرد. این تولید کننده صنعتی تصمیم گرفت تا سریعترین و کوچکترین مقیاس را برای ایمن سازی یک راه حل مانیتورینگ IoT برای توزیع کنندگان کمپرسورهایش و شرکای خود فراهم کند. این کار به این شرکت اجازه می دهد تا یک راه حل نظارتی باکیفیت را به مشتریان خود پیشنهاد دهد. با این کار شرکت فرصت پیدا میکند تا با کمینه شدن زمان خاموشی تجهیزات روابط شرکا و مشتریان خود را مجدد تعریف کند. با گرفتن این زمان برای تجزیه و تحلیل داده ها بر روی یک داشبور، شرکت می تواند روند و الگوهای داشبورد خود را سفارشی کند. سودی که شرکت در این بازه زمانی می برد این است که می تواند نیازهای مشتریان را بررسی کند و برای کمپرسورها و دیگر محصولاتش خدمات جدید و نوآورانه ای را ارائه کند.
- گام دوم: درک ارزش
ابتدا داده ها فهمیده می شود و فقط و فقط بعد از فهمیده شدن داده ها کسب و کارها می توانند به ارزش یک پروژه IoT پی ببرند. همانطور که کسب و کارها به مرحله دوم می رسند می توانند از مزایای مدیریت بهتر زمان، جمع آوری اطلاعات در زمان واقعی و دریافت اعلان خطا در زمان بروز مشکل بهره مند شوند.
در این مرحله به بررسی عملکرد شرکت Winora Group تولید کننده دوچرخه شروع به پیاده سازی IoT در راستای دوچرخه متصل شونده، هوشمند برای مشتریانش نموده است می پردازیم. شرکت Winora با اتصال دوچرخه ها به یک پلتفرم IoT قادر به مشاهده و در اختیار داشتن اطلاعات مربوط به سرویسها می باشد. این بدین معناست که می تواند خدماتی از قبیل نمایش آنلاین مسیر های موجود، هشدار برای سرقت، نظارت بر GPS و تشخیص سقوط و ارسال اطلاعیه به نزدیکان و خانواده در هنگام خطر را ارائه کند.
با جمعآوری دیدگاهها به صورت بلادرنگ، سازمان می تواند در مسیر پیشرفت خود داده ها را نیز تجزیه و تحلیل کند. قدم اول این فرایند اتصال داده ها و ایجاد بینش برای کسب و کارها است که به آنها کمک می کند تا درک بهتری از نقاط ضعف و شکست خود و همچین داده های موجود داشته باشند. در گام بعدی به دنبال پیشبرد بخش IoT پروژه و ظرفیتهای تجزیه و تحلیل مضاعف می رویم. این موضوع کمک می کند تا یک چهارچوبی برای حرکت پروژه از یک واکنش خام به سمت واکنشهای پیش بینی شونده ساخته شود.
- گام سوم: حرکت از مراحل به سوی موفقیتها
معمولا بعد از یک گذار شش ماهه، کسب و کارها به دنبال برگشت سرمایه هستند. آنها قادر به کار در یک راه بسیار پرجنب و جوش و رقابتی هستند و محصولات و خدمات مربوطه را به بازار عرضه می کنند. داشتن بینش و آگاهی نسبت به داده ها می تواند به کسب و کارها در تصمیمگیری آگاهانه برای آینده کمک کند. یکی از کلیدی ترین فواید IoT توانایی اتصال تمامی داده ها برای رسیدن به استراتژی حفظ و نگهداری از طریق پیش بینی است. این قابلیت منحصر به فرد باعث شکلگیری دیدگاه تجاری و ایجاد فرصت های جدید برای نوآوری می شود که با انتظارات مشتریهای جدید مطابقت خواهد داشت.
OCTO Telematics این کار را انجام داده است. این شرکت مخابراتی داده های متنی مربوط به وسایل نقلیه، مکان، شرایط مربوط به خرابی، و رفتار راننده را گرفته و تجزیه و تحلیل می کند. این شرکت، برای شرکتهای بیمه و شرکتهای خودرو ساز توانایی منحصر به فردی را ایجاد می کند که به توسعه بیمه نامه های کاربردی برای رانندگان می انجامد. این مفهوم به معنی این است که هر راننده بسته مناسب را بنا به نیازمندی خود انتخاب و خریداری می کند. این یک نمونه عالی از چگونگی استفاده از IoT برای ارائه مزایای قابل توجه به طور مستقیم به مشتریان است.
- باقیماندن در رقابت
درنهایت شرکتهای زیادی برای تست و البته بدون آموزش، تعهد و سرعت بر روی IoT کار می کنند. و البته آنها مراحل لازم را برای شرکت در این مسابقه بزرگ طی نکرده اند.
مهم این است که ما به IoT به چشم یک موج عمومی تکنولوژی نگاه نکنیم و آن را با لنز صنعت برای برآورده کردن نیازهای تجاری خاص بنگریم. اجتناب از انجام تمام پروژه در یک بازه زمانی کوتاه بهترین راه برای جلوگیری از شکست پروژه است. برای حفظ رقابت و برنده شدن در مسابقه IoT باید اهداف کسب و کار خود را با پروژههای IoT برای بیشترین موفقیت در کسب و کار هماهنگ کنیم. فقط در این حالت است که شما قادر خواهید بود پروژه ای موفق و بلند مدت را اجرا کنید که آینده کسب و کار شما را بهبود ببخشد.
نویسنده: Anthony Sayers